شما اینجا هستید

گفتگو » خروجی انتخابات‌ ریاست جمهوری در ایران
گروه : گفتگو

دکتر یونس احمدی: خروجی انتخابات‌ ریاست جمهوری در ایران علاوه بر تعیین رئیس‌جمهور، نوعی گفتمان‌سازی نیز محسوب می‌شود. دموکراسی یک “امر کنترل شده” در میان همۀ ساختارهاست

 

♦️دکتر یونس احمدی: دین‌پژوه، ساختارپژوه

♦️مصاحبه با ایسنا/ بخش اول

♦️مرداد۱۴۰۳

خُب من برای این مصاحبه از شما تشکر می‌کنم و در روش‌شناسی بحث می‌خواهم چند نکته‌ای را عرض کنم. فرض ما این است، الآن من در مقابل سؤالاتی که می‌فرمایید در واقع کالایی را می‌خواهم به شما عرضه بکنم. این کالایِ فکری از یک مخزنِ اندیشه صادر می‌شود که اگر این مخزن را شناسایی کنیم، بهتر می‌توانیم در مرحله بعدی پاسخ‌هایی را که می‌دهیم توضیح دهیم و یا فهم و نوع ‌شناسی کنیم.

به هر صورت هر فردی از یک مخزنِ اندیشه، سؤالات را پاسخ می‌دهد و واردِ مورد و موضوعات می‌شود. مخزن‌شناسیِ اندیشه یک بخش از روش‌شناسی گفتگو است که لازم است ما در ابتدای مصاحبه‌ها اگر می‌خواهیم نوعی ورود علمی‌تر به بحث داشته باشیم آن را طرح کنیم. ورود علمی به معنای ورود اقتصادی و جلوگیری از پرگوئی است.

از خصوصیات ذهنیت Attitude من برای ورود به بحث _که البته مصطلح است و در برخی از زبان‌ها گفته می‌شود، ذهنیت، همه چیزِ بحث است_ این است که من مثبت‌اندیشی و واقع‌نگری را در دستور کار قرار می‌دهم و سؤالات را با این روش پاسخ می‌دهم.

برای درک مشترک از بحث، شما مفروض بگیرید که می‌خواهید مسیری را با خودرویی طی کنید و آن مسیر نیاز به ۱۰۰ واحد سوخت دارد و شما ۶۰ واحد از سوخت با خود همراه دارید، در واقع “مثبتِ سوخت” شما ۶۰ است و عدم وجود سوخت ۴۰ واحد است.

به یک بیان، اینجا شما، با خودرویی که در اختیار دارید به همان اندازه که سوخت دارید می‌توانید مسیر را طی کنید، مابقِیِ ظرفیتِ اسمیِ سوخت شما موجود نیست و نمی‌توانید روی آن حساب کنید پس “سوختِ شما” یک مقدار است و “ناسوختِ شما” یک مقدار و مشخص است.

تئوری من در این مصاحبه این است که روی زمین حرکت کنم و با منابع موجود و افعالِ قابل لمس به سؤالات پاسخ بدهم. ناموجودی‌ها و مشکلات جزءِ ناسوخت هستند و نمی‌توانند برای توضیح کارکرد یک سیستم و ساختار به کار گرفته شوند. البته می‌توانند “بهانه‌ها”یِ خوبی باشند، اما روش من در این مصاحبه ‌این نیست که با بهانه‌جویی به سؤالات پاسخ بدهم.

همیشه علیه شما نیروهای مخالفی فعال می‌باشند و شما نمی‌توانید برای توضیح کارکردهای مثبت سیستم خود آنها را بکارگیری کنید. این نیروها برای شما نقش ناسوخت را بازی می‌کنند و شما باید بر آن نیروها غلبه کنید یا لااقل از پَسِ آنها برآئید. آنها دلیل ناکارآمدی سیستم شما نیستند. شما بایستی به سوختی که فراهم کرده‌اید، تکیه داشته باشید. لطفاً این دقت را داشته باشید که نیروهای مخالف‌خوانِ شما، موافق‌خوانِ یک سیستم دیگر هستند و در آنجا نیرویِ مثبت تلقی می‌شوند. اصولاً هیچ نیروی مخالف‌خوانی وجود ندارد.”وجود خوانش است” نه ناخوانش. ناخوانش ناوجود است. ناخوانشی وجود ندارد. اگر کمی روشنتر صحبت کنیم، مخالف‌خوانها قرائت‌هایِ دیگری از هستیِ موضوع هستند.

وقتی شما از تئوریِ توضیحِ مثبت Theory of positive explanation یا عبارت نزدیک به آن به معنای واقع‌نگری استفاده می‌کنید، در واقع دستانِ خود را برای توضیح سیستم‌هایی که دارید و عملکرد آنها با عملکرد سایر سیستم‌ها می‌بندید. اینجا دیگر هیچ توطئه‌ای در کار نیست. چون توطئه یک توضیح مثبت نیست. توطئه وجود نیست، ناوجود است و در حساب و کتابها قابِلِ قرار‌ گرفتن در معادله نیست. معادلات مملو از توطئه درست از آب در نمی‌آیند و این چیزی است که ما به آن عادت داریم و بسیاری از ملتها از این عادت عبورکرده‌اند.

هر ساختار و سیستمی ممکن است عملکرد خود را داشته باشد و آن عملکرد در مسیر “غیرِ همراستا” و عکسِ عملکرد ساختار شما در جریان باشد. شما نمی‌توانید این سیستم و ساختار را توطئه‌گر معرفی کنید. در واقع سیستم‌ها برای توطئه خلق نمی‌شوند. سیستم‌ها جهت‌های مختلفی دارند و ممکن است عکس اثر همدیگر را داشته باشند اما همه از قوانینِ طبیعی مربوط به ساختارها و سیستم‌ها تبعیت میکنند

این مطلب بدون برچسب می باشد.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

دهلرانیان | پایگاه تحلیلی خبری